چرا وزرای هزاره رای نیاوردند ؟

خان محمد ابراهیمی غرجستانی
پارلمان افغانستان برای سومین بار وزرای پیشنهادی هزاره را رد کردند این خبر واکنشهای جدی سیاستمداران و رهبران این جامعه را در پی داشت محمد محقق این رخ داد را به مردم هزاره تسلیت گفت . حزب وحدت شاخه خلیلی در بیانیه اش این تصمیم پارلمان را قومگرایانه خواند و بالاخره مجمع سیاسی راه نو که تعدادی از نمایندگان هزاره همسو با سیاستهای دکترعبدالله در پارلمان می باشد ضمن محکوم نمودن این اقدام ، کرزی و هم قطارانش را مقصر اصلی معرفی کردند .
این که چرا وزرای پیشنهادی هزاره رای نیاوردند تحلیلهای متفاوتی وجود دارد اما به نظر می رسد دو عامل عمده نقش اساسی داشته است :

1 – اشکال در قانون

برای کشورهای مثل افغانستان که متشکل از اقوام و اقلیتهای گوناگون می باشد قانون اساسی به سبک و سیاق غربی آن نه تنها نمی تواند تامین کننده منافع همه مردم باشد که به ضرراقلیتها خواهد بود. برمبنای این قوانین ملاک رای اکثریت است و زمانی که اکثریت ازیک قوم باشد زمینه برای اقلیت وجود ندارد و ازطرفی اقلیت نیز برای اعتراض خود دلیلی ندارد چون با ابزارقانون به حاشیه رانده شده است قانونی که خودش متعهد به آن گردیده است . تعصبهای کور قومی ومذهبی همانگونه که درگذشته دامنگیر مردم مابوده و این همه فاجعه ها را افریده ، هنوزهم به قوت وقدرت خودباقی است . برای یک نماینده ازیک قوم بسیار سخت است که به فردی بیرون ازملیت خودش رای بدهد هرچند از دانش و تجربه و تخصص لازم برخوردارباشد چنانکه امروزه در افغانستان کسی نمی تواند مدعی شود سرور دانش و نجفی شایستگی ندارد . برخی ازوزرای اقوام دیگر که رای آوردند هم بیشتربر اساس زدو بندهای پشت پرده بود و تدبیربزرگان شان بود .

اگر ابتدا در قانون اساسی سهمگیری اقوام درعرصه سیاسی به تناسب جمعیت شان درنظر گرفته می شد -شبیه تقسیم قدرتی که در لبنان وجود دارد - ما با این مشکلات مواجه نمی شدیم هرچند تثبیت این ایده نیز سخت بود چون افغانستان از روزی که به این نام شناخته شده حاکمیت انحصاری یک قوم را تجربه نموده است و تغییر این معادله به این آسانی ممکن نیست .

2 – بی تدبیری رهبران ونمایندگان هزاره

یکی از نقاط ضعف عمده رهبران جامعه هزاره این است که رهبران و احزاب شان بر اساس منافع فردی و حد اکثر حزبی عمل می کنند و اسفبارتر اینکه از این موضع شان حتی در شرایط حساس و سرنوشت ساز هم نمی گذرند نمونه های بسیاری وجود دارد تازه ترینش ترازدی بهسود بود که اساتید ، محقق و خلیلی هرکدام ازیک طرف در تلاش بودند چگونه بیشترین استفاده سیاسی را نماید و ازطرفی چگونه رقیب درون قومی اش را تضعیف نماید . در جریان معرفی وزرا نیز همسوی وجود نداشته وندارد، هرکدام سعی می کنند از آدرس شخصی وحزبی خودش وزیرمعرفی نماید تا بازارش رونق بیشتری بگیرد در این مورد حتی با نمایندگان هزاره در پارلمان نیز هماهنگی چندانی وجود نداشته است .

در طرف دیگر این قضیه تعدادی از نمایندگان شیعی که دل خوشی از رهبران نداشتند تا چند وقت پیش می گفتند به وزرای که تیکه داران قومی ( محقق و خلیلی ) معرفی نمایند رای نمی دهند برخی از انها تازه تغییر مسیر داده اند .

چه باید کرد ؟

حد اقل پیام جریان پی در پی رد وزرای هزاره بطلان منطق محافظه کاری و قربانی کردن مصالح مردم ما در پای شعارهای پوچ و تهی ملی است که استادخلیلی وپیروانش در پیش گرفته اند . ما هر قدر ملی ملی بگوییم دردی را دوا نمی کند ، زیرا واقعیتها در افغانستان قومی است . در انتخابات سال گذشته به اندازه استادخلیلی و استاد محقق هیچ رهبر سیاسی خود را برای جمع آوری رای برای کرزی سبک نکرد این دو استاد قریه به قریه هزارستان را راه رفتند حتی استاد محقق که زمانی در کسوت رقیب کرزی برای ریاست جمهوری قامت برافراشته بود این بار برای کمپاین آقای کرزی حاضرشد احساسات پاک هواداران دیروزش را نادیده بگیرد . با این خدمات ، آقای کرزی با " کاروان پیروزش " به ارگ رفت اما بهسود بار دیگر درآتش سوخت ، وزرای هزاره رد شدند و بقیه نویدها و وعده ها هم که وضعیتش معلوم است .

جناب آقای سرور دانش که امروز مردود شده است به اعتراف آگاهان و کسانی که از نزدیک با ایشان سرو کار داشته اند ، در وزارت عدلیه دوران ایشان کسی نمی تواند حضور پنج فیصدی هزاره ها را اثبات کند ! وزیر جدید مبارزه با مواد مخدر وقتی که وزارت را تحویل می گیرد می گوید اگر این وزارت بمباران شود یک نفر هزاره کشته نمی شود چون جنرال خداداد برای که متهم به قومگرایی نشود هزاره های را که قبل از ایشان بودند نیزاخراج کرده است . دانشگاه بامیان بیشترین بی مهری را دردوران وزارت حسنیار درتحصیلات عالی دید و...

با این همه نمی گویم که در دامن قومگرایی افراطی وبی منطقی بیفتیم که جز خود دیگران را نمی بیند چرا که این نیز خود انتحار است بنا براین ما درعین حال که به دیگران احترام قایل هستیم از منافع و مصالح مردم خود نیز نباید بگذریم ما هرچه شعار ملی بدهیم و منافع و مصالح مردم خود را قربانی نماییم باز هم دیگران راضی نخواهد شد اگر راضی بودی امروز آقای دانش رای می اورد . اما تامین این حقوق مسلم برای ما زمانی امکان پذیر است که در چارچوب یک استراتیژی واحد حرکت نماییم و هرکس از هر حزب و جناحی درپی تحقق عدالت اجتماعی در کشور باشد .روشهای چاپلوسانه و ملتمسانه ره به جای نبرده و نمی برد خط مشی ما باید به گونه ی باشد که حکومت بدون حضور ما مشروعیتش را در مخاطره ببیند در غیر این صورت نمی توان خوش بین بود .


۲ نظر:

  1. جناب آقای غرجستانی با سلام
    نوشتۀ بسیارخوب وتحلیل بسیار عالی ارائه کرده اید!
    متأسفانه همین آقایان که امروز چوب رد پی درپی می خورند(دانش ودکتر احمدی) هنگام تدوین قانون اساسی بدون آنکه به تبعات آن بیندیشد وشرائط واوضاع واحوال جامعه افغانستان را در نظر بگیرد، شدیدا طرفدار دموکراسی ورأی اکثریت بودند حتی بعدها که بعضی دلسوزان به ایشان انتقاد می کردند که آقااین چه موضعی بود که شما داشتید؟! باتمسخر آقایان مواجه می شدند.باید بگویم که ما باخرد جمعی حرکت نمی کنیم وکار بنیادی نیز نمی کنیم واینست که الآن مخته سر می دهیم که آن هم درد مارا دوانمی کند.
    درآخر نمایندکان مادر پارلمان نمی دانم در این چند سال مشغول چی کاری بوده چون حداقل هرکدامشان اگر می توانستند یک نماینده از دیگر اقوام با خود شان همراه کنند امروز وضع ما به این صورت هم نبود.

    پاسخحذف
  2. سلام آقای موحدی!
    تحليل شما در مورد رد وزرای پيشنهادی هزاره درست است. هردو عامل در اين مسئله دخيل بوده اند. اما عامل مهم و درد آور عامل دروني و فقدان رهبری سالم در جامعه هزاره است. هرکس به نفع خويش مي انديشد، اما شعار قومي و ...، برای فريب مردم مي دهد، ولي مردم مي دانند که چه مي کنند. بهترين سياست کار صادقانه است و بار کج به منزل نمي رسد. اميد است اين مشکل به همت مردم و روشنفکران ما حل گردد.

    پاسخحذف